92/3/22
9:14 ص
عشقی ست در میان دل ما که کیمیاست
این عشق، این جنون همه ی آبروی ماست
روزی ماست نوکری خوب خانه ای
آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست
ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم
جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست
سر می دهیم و منت مردم نمی کشیم
هستیم سائلان حسین تا خدا خداست
شکر خدا حسین شده زندگی ما
شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست
جای گلایه نیست که تکفیر می شویم
«داریم با حسین حسین پیر می شویم »
من رعیت و غلام، تو سلطان کربلا
من مور ناتوان و تو سلیمان کربلا
دستی که بین عرش نوشته تو را امیر
من را نوشته است پریشان کربلا
دست مرا رها نکن و بی کسم نکن
دریاب حال زار مرا جان کربلا
موی مرا سفید نموده است حسرتِ
پابوسی تو نیمه شعبان کربلا
دارد میان قلب خدا جای دیگری
هر کس که گشته است مسلمان کربلا
شکر خدا که مثل بزرگان و عرشیان
هر ماه من شده است محرم حسین جان